جدول جو
جدول جو

معنی سلاخ خانه - جستجوی لغت در جدول جو

سلاخ خانه
جایی که گاو و گوسفند را سر ببرند و پوست بکنند، مسلخ، کشتارگاه
تصویری از سلاخ خانه
تصویر سلاخ خانه
فرهنگ فارسی عمید
سلاخ خانه
(سَلْ لا نَ / نِ)
جایی که گاو و گوسفند را ذبح کنند و پوست آنها را بکنند. کشتارگاه. مسلخ. (فرهنگ فارسی معین).
- امثال:
مثل سگ سلاخ خانه بپای خود بسلاخ خانه رفتن
لغت نامه دهخدا
سلاخ خانه
جایی که گاو و گوسفند را ذبح کنند و آنرا پوست کنند مسلخ. کشتارگاه
تصویری از سلاخ خانه
تصویر سلاخ خانه
فرهنگ لغت هوشیار
سلاخ خانه
((~. نِ))
کشتارگاه
تصویری از سلاخ خانه
تصویر سلاخ خانه
فرهنگ فارسی معین
سلاخ خانه
بسملگاه، قربانگاه، کشتارگاه، مسلخ
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
سیاه چادر، خیمۀ صحرانشینان، کنایه از خانۀ شوم و بدیمن
فرهنگ فارسی عمید
(سَرْ را نَ / نِ)
دکان زین فروشی. (آنندراج) ، بازار زین سازی و زین فروشی
لغت نامه دهخدا
(سِ لَ نَ / نِ)
خانه ای که سلاح در آن نگهدارند. (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ نَ / نِ)
جایی که سلاح جای دهند. انبار اسلحه. جایی که در آن تیغ و شمشیر و مانند آن و خنجر نگهدارند. (آنندراج). جبه خانه. اسلحه خانه. (ناظم الاطباء) : و اندر سلاح خانه اوچهارصد پاره جوشن بود. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی)
لغت نامه دهخدا
(سَ نَ / نِ)
سلاخ خانه و قصابخانه. (ناظم الاطباء). مذبح و مقتل ستوران و گوسفندان و مانند آن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَلْ لا نَ / نِ)
دلاله خانه. خانه بد. بیت اللطف. زغارو. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
آن ریش نیست جغبت دلال خانه هاست
وقت جماع زیر حریفان فکندنیست.
طیان مرغزی
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
کنایه از بندیخانه. (از فرهنگ رشیدی) (انجمن آرای ناصری) (شرفنامه). خانه تاریک. خانه ای تاریک که زندانیان را در آن بند نهند:
گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود
گردون کبودجامه شد از ماتم وفا.
خاقانی.
، کنایه از خانه بی میمنت. (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ رشیدی). خانه نامبارک. (شرفنامه) ، خیمۀ صحرانشینان. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (انجمن آرا) :
سیاه خانه و عیدان سرخ بر دل من
حریف رضوان بود و حدائق اعناب.
خاقانی.
وقتی ناقه ای گم کردم و به جستجوی آن بر ناقۀ دیگر سوار شده و روان گشتم شب به سیاه خانه ای رسیدم. (از شاهد صادق)
لغت نامه دهخدا
(سَ نَ / نِ)
خانه ای که مخصوص است به آواز و رقص بخصوص اگر دراویش آنرا ترتیب دهند. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(غُ نَ / نِ)
جایگاه غلامان و فراشان: غلام خانه سفارت انگلستان
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملا خانه
تصویر ملا خانه
دبستان آموز گاه آموز کد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلح خانه
تصویر سلح خانه
محلی که در آن جا سلاحها را گرد آورند زراد خانه اسلحه خانه
فرهنگ لغت هوشیار
آبخانه آبشخور جایی که در آن جا آب برای تشنگان ذخیره کنند و آن جا را متبرک دانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طباخ خانه
تصویر طباخ خانه
جایی که در آن آشپزی کنند مطبخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلام خانه
تصویر غلام خانه
جایگاه غلامان و فراشان محل تجمع غلامان سلطنتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
سیاه چادر، زندان محبس، خانه بدیمن منزل بی میمنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاخخانه
تصویر سلاخخانه
کشتارگاه
فرهنگ لغت هوشیار
زنخانه زینه گاه محلی که در آن جا سلاحها را گرد آورند زراد خانه اسلحه خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
((نَ یا نِ))
زندان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طباخ خانه
تصویر طباخ خانه
آشپزخانه
فرهنگ واژه فارسی سره
مکتب خانه
فرهنگ گویش مازندرانی